گاهی فکر می کنم آدمی چقدر راحت میتونه نابود شه و گاهی چقدر راحت ضجر کش شه
شاید امروز روز عجیبی بود شاید هم روزی بود که بعدها بارها تکرار شه و امیدوارم که اینطور دیگه نشه
و من یک متهم بی جرم،
این روز ها دلم یک آغوش گرم می خواد آغوشی که اشک های یک دل شکسته مظلوم رو گرم کنه،
این دفعه زیاد طول می کشه نمی دونم آینده این تنهایی ها چی میشه
میگه من فراموشش کردم ناشکرم نمی دونم خودت کمک کن
صرم رو زیاد کن
چقدر راحت دلم میشکنه
خدایا چی شده فقط می تونم به تو پناه ببرم
تنهام نذار
شکرت